خوانش و نقد شعر
خوانش و نقد شعر
شعر «خاطر تو» از کتاب «دست سایهام سرد است»
از علیرضا ایمانیفر شاعری از اهواز
«خاطرتو»
به خاطر حوا
به جستجوی آدم گشتم
آن را نیافتم!
آدم و حوا، آدم بودن، تداعی معانی، شاعر جهان و پدیدههای پیرامون را بدون واسطه و صادقانه میبینند و با آنها صمیمی است احساس بغایت شریف که آرزو دارد تا دیگر آدمیان هم اندکی مثل آدم زندگی کنند شاعر در سه سطر شعر با ایجاز و با سود بردن از واژه آدم در تداعی دیگری با آدم و حوا اندیشهای انسان مدار را میسراید که آدمی بیاختیار به مولوی فکر میکند که هفتصد سال پیش از این سروده بود: از دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست/ شاعر خیلی هوشمندانه آدم اجدادی ما را با کلمه آدم به مثابه انسان نوعی تطبیق میدهد بدون آنکه بازی زبانی بکند بلکه یک مفهوم را در شعر جاری میکند که در دستور ادب کلاسیک به آن جناس تام میگویند شاعر در سه سطر و موجز اندیشهای فلسفی را به ما یاد میآورد و آدم بودن را به ما گوشزد میکند.
شعر «سیل» از کتاب «شب را به اول برگردان» از علیرضا ایمانیفر که یک سال بعد از کتاب دست سایهام سرد است و در سال ۱۳۹۸ منتشر شد. شاعر در این کتاب دوم خود در سرودههایش اِلمانها و نمادها در طبیعت را به کار میگیرد، و اندکی با سرودههای کتاب پیشین ایشان متفاوتاند.
«سیل»
خانه رود
عصب شد
رودخانه
آب میطلبد
برای زندگی
این شعر هم همچون دیگر اشعار ایمانیفر در سه یا چهار سطر و در حد ایجاز سروده شده است. که کاری متفاوت با کتاب آغازین است که شاعر نمادهای طبیعت را به شعر خود مهمان کرده و از خورشید و زمین و کوه و ماه و درخت مدد میجوید فردوسی هم در هزارهی پیش از سیل و خروش و غضب رودخانه گفته بود و به ما گوشزد کرد که بستر رود، خانهی رود است. آن را خراب نکنیم زیرا طبیعت بر ما خشم میگیرد و خانه ما را خراب میکند. شاعر خواسته به ما بگوید که تکنولوژی و قدرت طلبی آدمی موجب تخریب و نابودی محیط زیست و طبیعت شده و عرصه را بر زندگی تنگ کرده است.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ادبی ، هنری ، ،
برچسبها: